بر اساس ظاهر، پیشینه، شغل یا گرایشهای خاص ما، دیگران همیشه درمورد اینکه ما چه کسی هستیم، تصمیمگیری سریع و نه چندان دقیق دارند.
اغلب اوقات، قضاوت آنها ما را کاملاً درست نمی کند لباس کودک طرح حیوانات آنها ممکن است تصور کنند که به دلیل اینکه ما از کجا آمده ایم، باید کاملاً اسنوب یا بهتر بگوییم عصبانی باشیم. بر اساس کارمان، ممکن است تایپکست را بهعنوان خجالتی یا سطحی دریافت کنیم.
این واقعیت که ما بسیار ورزشکار هستیم ممکن است باعث شود مردم ما را بهطور وحشتناکی مغزی نبینند. یا دلبستگی به یک دیدگاه سیاسی خاص ممکن است با جدی بودن بیعصبی همراه باشد.
در سال 1961، پیتر بلیک، نقاش انگلیسی، خود را با یک کت جین، شلوار جین و کفش به تصویر کشید. او عمداً دیدگاهی را که بیشتر معاصرانش نسبت به او داشتند، تغییر میداد: بر اساس دانستن اینکه او یک نقاش موفق و نسبتاً روشنفکر است.
ممکن است او را کمی گوشه گیر و بسیار تصفیه شده تصور کنند. جدا از زندگی معمولی و مورد سانسور.
اما لباسهای او در مورد جنبههای بسیار متفاوت شخصیت او صحبت میکنند: آنها به ما میگویند که او کاملاً متواضع است. او علاقه مند به صحبت در مورد موسیقی پاپ است. او هنر خود را عمدتاً نوعی کار یدی می داند. لباس او مانند لباس ما به ما معرفی مهمی از خود می دهد.
این پدیده عجیبی را توضیح میدهد که به موجب آن، اگر با دوستان خوبی بمانیم، میتوانیم زمان بسیار کمتری را صرف فکر کردن به لباسهایمان کنیم، در مقایسه با اضطراب در مورد اینکه چه بپوشیم که میتواند ما را با غریبهها درگیر کند.
با دوستان خوب، ممکن است با یک لباس مجلسی بنشینیم یا با عجله هر جامپر قدیمی را بپوشیم. آنها می دانند که ما در حال حاضر چه کسی هستیم. آنها برای سرنخ به لباس های ما متکی نیستند.